و من شیفته ی سکوت خیال…

by ins2012

و من
شیفته ی سکوت خیال انگیز انتهای شب پاییزم!
همان معمای آرام و تاریک که با آمدنش همه چیز را در آغوش سکوت می‌پیچد!
وآنگاه که در دل سکوت،
هزاران حرف ناگفته به زبان دل‌ها می‌آید!
درین لحظات آرام،
وقتی هیچ صدایی جز وزش نسیم نمی‌آید،
لحظه‌ای‌ که جهان مکث می‌کند و قلب‌ها،
در خلوت خود، آهسته‌تر می‌تپند،
می شود به عمق هستی رسید!
در دل سیاهی شب هایش، اندیشه‌ها بیدار می‌شوند،
واژه‌ها جان می‌گیرند و دل‌ها از روزمرگی فاصله دارند!
شب خدمات بک لینک های زیبا و عاشقانه ای،
که نه فقط پایان روز،
بلکه آغاز درون‌نگری‌ست؛
زمانی برای مرور آنچه گذشته و اندیشیدن به آنچه خواهد آمد!
شب هایی که،
سرزمین راز و رؤیاهاست،
جایی که خیال به پرواز در‌ آید و دل در سکوت،
با خودش چه حرف ها دارد..!

Send this article to your social site