اس ام اس love اردیبهشت ۹۵

by

اس ام اس love اردیبهشت ۹۵

love اردیبهشت ۹۵

آدمی به خاطر قلبی که شکسته است

قهر کردن را برای خودش دست و پا کرده

وقتی می بیند

نمی تواند که ببخشد

سکوت را اختیار می کند

اردیبهشت ۹۵

شهر من گم شده است

من با تاب ، من با تب

خانه ای در طرف دیگر شب ساخته ام

من در این خانه به گم نامی نمناک علف نزدیکم…

اس ام اس love اردیبهشت ۹۵

باور نمی کنم

مردی که از راه دور

بوسه می نوشت

درجنگی میان کشورهای مان

تفنگش را سمتم نشانه بگیرد

باور نمی کنم

خوشبختی ام

به مرز نرسیده

گلوله خورده است

اس ام اس love اردیبهشت ۹۵

تن بارانی تو

ابتدای امید من است

و انتهای اندوه من

تن بارانی تو

که چون آب

مرا تشنه می کند

و چون خاک

مرا می پوشاند

اس ام اس love اردیبهشت ۹۵

آن قدر با من مهربان بودی

که بعد از تو ،

یک لحظه حس کردم

که صد سال است !

تنهایم …

رفت و با خود غریبگی کردم

ذهن آیینه هم مرا نشناخت

وقت رفتن بجای دلداری

بغضها را بجان من انداخت

بهترین نقاش دنیا هم که باشی

زیباترین انتظار را

چشم ها می کشند …

پیرزنی شوم

آلزایمر بگیرم

زنگ بزنم

انگار

پسرم هستی

بگویم

چقدر

دلم

برایت تنگ است

درست زمانی که سخت به تو محتاجم

بیا …

آن موقع زندگی هم باشی

بیا …

مرگ هم شده باشی

باز هم بیا …

باران که آمد

گلی در خانه ام رویید

آفتاب که تابید

آیینه ای تمام قد به خانه ام داد

درخت توی ایوان

شانه ای به موهایم

بخشید

عزیزکم

تو که آمدی

گل و آینه و شانه را بردی

و شعری به من سپردی!

آبی که از سرم گذشت

همه چیز را برد

حتی خیالت را …

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

اس ام اس love اردیبهشت ۹۵

love اردیبهشت ۹۵

آدمی به خاطر قلبی که شکسته است

قهر کردن را برای خودش دست و پا کرده

وقتی می بیند

نمی تواند که ببخشد

سکوت را اختیار می کند

اردیبهشت ۹۵

شهر من گم شده است

من با تاب ، من با تب

خانه ای در طرف دیگر شب ساخته ام

من در این خانه به گم نامی نمناک علف نزدیکم…

اس ام اس love اردیبهشت ۹۵

باور نمی کنم

مردی که از راه دور

بوسه می نوشت

درجنگی میان کشورهای مان

تفنگش را سمتم نشانه بگیرد

باور نمی کنم

خوشبختی ام

به مرز نرسیده

گلوله خورده است

اس ام اس love اردیبهشت ۹۵

تن بارانی تو

ابتدای امید من است

و انتهای اندوه من

تن بارانی تو

که چون آب

مرا تشنه می کند

و چون خاک

مرا می پوشاند

اس ام اس love اردیبهشت ۹۵

آن قدر با من مهربان بودی

که بعد از تو ،

یک لحظه حس کردم

که صد سال است !

تنهایم …

رفت و با خود غریبگی کردم

ذهن آیینه هم مرا نشناخت

وقت رفتن بجای دلداری

بغضها را بجان من انداخت

بهترین نقاش دنیا هم که باشی

زیباترین انتظار را

چشم ها می کشند …

پیرزنی شوم

آلزایمر بگیرم

زنگ بزنم

انگار

پسرم هستی

بگویم

چقدر

دلم

برایت تنگ است

درست زمانی که سخت به تو محتاجم

بیا …

آن موقع زندگی هم باشی

بیا …

مرگ هم شده باشی

باز هم بیا …

باران که آمد

گلی در خانه ام رویید

آفتاب که تابید

آیینه ای تمام قد به خانه ام داد

درخت توی ایوان

شانه ای به موهایم

بخشید

عزیزکم

تو که آمدی

گل و آینه و شانه را بردی

و شعری به من سپردی!

آبی که از سرم گذشت

همه چیز را برد

حتی خیالت را …

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

اس ام اس love اردیبهشت ۹۵

فروش بک لینک

روزنامه قانون

Send this article to your social site